خاطرات یه مادر...
ماه چهاردهم پر تلاطم ترین دوره زندگی تو بود .از نظر رفتاری شدیداً تغییر کرده بودی و مثل یک نوجوان سرکش شده بودی . حسابی لجبازی میکردی . کمی هم پرخاشگر شده بودی.
شبها خیلی بد خواب شده بودی و حدود 10 تا 12 بار بیدار میشدی .دیگه کم آورده بودم و نمیدونستم چی کار کنم . دلم میخواست 1 ساعت در آرامش استراحت کنم ولی افسوس!
خیلی هم بد غذا شده بودی . اوایل تحمل این رفتارتو نداشتم و خیلی بهم سخت میگذشت . ولی سعی کردم با آرامش این قضیه رو حل کنم . بیشتر باهات بازی میکردم وبا کلک بهت غذا میدادم . خوشبختانه کم کم اوضاع بهتر شد
مهربانی عالمی دارد ، نمی دانم چرا؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی